این که کسانی در گذشته و حال کمک فکری به حکومت ما می‌کرده‌اند معنایش این نیست که همهٔ تصمیم‌گیری در اختیار آنها بوده است. هر کسی به خوبی می‌تواند اشتباه‌های ساده‌ای را در حاکمان کنونی ببیند و باور نکند برخی از کارهای آن بویژه کارهای بلندمدت آنها با فکر انجام شده است. گاهی نیز مقایسه‌های تاریخی نادرست انجام می‌شود. برای نمونه گشت ارشاد به شکل بسیار سخت‌گیرانه‌ای در دههٔ نخست انقلاب نیز به شکل‌های شدیدتری وجود داشت ولی فراموش می‌کنند که گشت ارشاد امروزی ربط مستقیمی به آن تندروی انقلابی و اسلامی ندارد. کلید ساخت گشت ارشاد در دورهٔ دوم رئیس جمهوری خاتمی انجام شد. اغلب این استمرارطلبان بوده و هستند که حیله‌گری و هزار رویی را داشته و دارند و به نظرم کثافت‌تر از گروه دیگر روبروی‌شان بوده و هستند. اینها بودند که بیشتر کمک فکری را برای استحکام این حکومت و به نادانی کشاندن مردم به کار می‌گرفتند و ناراستی و دورویی آنها به شدتی است که طرف مقابل ظاهری آنها بتواند برای تغذیهٔ هواداران خود دروغ‌ها و دورویی‌های آنها را رو کنند.

به طور کلی یک سیستم به کمک تک تک اجزای آن سرپا است و این فقط رئیس یا حاکم یا همانند آن نیست که به تنهایی حکومت را نگه می‌دارد. در یک حکومت استبدادی می‌توانید یک دایرهٔ تخیلی را تصور کنید همهٔ‌ مردمان در آن قرار می‌گیرند و هر چه به مرکز دایره نزدیک‌تر باشند اثر آنها در کارهای حکومت بیشتر است و گناهش در استبداد بیشتر است. برخی‌ها به تاریخ بلند دیوان‌سالاری در ایران از دورهٔ هخامنشیان به خود می‌بالند و به نسبت دیگر کشورها و جاهای دیگر به تاریخ خود افتخار می‌کنند. دقیقا همین دیوان‌سالاری متعصبانه در ما به خوبی به استبداد کمک می‌کند زیرا مردم خود را موظف به نگهداری این دیوان‌سالاری و احترام به آن می‌دانند حتی اگر مخالف حاکم باشند. این روند به نوعی نق‌زدن‌های بیهوده و بی‌اثر دانستن خود در مردمان را دامن زده است و همواره دیگران را مقصر اصلی می‌دانند و بیگانه پرستی و بیگانه‌ستیزی را به دنبال داشته است زیرا قدرت در خود نمی‌بینند. دربارهٔ این روند تاریخی بیشتر خواهم نوشت.

1
$
User's avatar
@yoosofan posted 2 years ago

Comments